نفس مامان و بابا سایان جوننفس مامان و بابا سایان جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

پرنسس سایان

نقاشی های سایان

1392/9/14 10:38
نویسنده : مامان سمیرا
1,239 بازدید
اشتراک گذاری

کلوچه خوشمزه من...

نفس من...

قربونت برم من که اینقدر نقاشی های خوشگلی میکشی و همه مون رو متعجب میکنی

عاشق نقاشی هستی و کل روز یه دفترو مداد دستت میگیری و میری یه گوشه واسه خودت طراحی میکنی بعضی وقتا از منم میخوای بیام و واست نقاشی بکشم راستش استعداد نقاشیم در حد فقره و وقتی یه چیزایی ازم میخوای بکشم و من بلد نیستم عصبانی میشی ببخش مادر چه کنم که حتی نمیتونم یه دایره رو درست درمون بکشم و تنها طرحی که کلی تمرین کردم باب اسفنجیه و بس اونم با تلاشهای شبانه روزیخجالت

چند روز پیش بردمت یه مهد که مدیرش از فامیلامونه و تعریف مهدش رو زیاد شنیده بودم آخه اینجا یه مهد درست حسابی نیست منم که حسااااس ...

خیلی از مهدش خوشم اومد تمییز و تعداد بچه ها کم بود تو هم خیلی دوست داشتنی و سریع رفتی تو کلاس نشستی و دوست پیدا کردی

اگه بشه میخوام از شنبه ببرمت چون استعداد نقاشیت حرف نداره و دیگه اینکه کافیه دو بار یه شعر رو بشنوی سریع یاد میگیری ...مربیت خیلی ازت تعریف کرد رنگ آمیزیت هم عالیه و گفت احتمالا آموزشهات با بچه های بزرگتر باشه

قربون دختر باهوشم بشم من

اونجا یه اتاق بازی بود که کلی لگو  و بازی های فکری تو ظرفای دربسته بود یکی یکی میرفتی برشون میداشتی و بازی میکردی و دوباره همه رو جمع میکری و مرتب میزاشتی سرجاش ..مربی تعجب کرده بود میگفت مگه قبلا با همه اینا بازی کرده که اینقدر خوب بلده هر کدوم رو چطوری کنار هم بزاره؟؟؟یا اینکه میگفت چقدر خوبه بعد از اینکه بازی میکنه همه رو جمع میکنه و میزاره سرجاش

کلا تو خونه وقتی با اسباب بازی هات بازی میکنی و بازی کردنت تموم میشه همه رو جمع میکنی و دوباره میبری سر جاش میزاری عاشقتمممممممم نفسم که اینقدر دختر حرف گوش کنی هستی عزیزمممم میمیرم براتماچ

چند وقت پیش رفتم کلی واسه وسایل کاردستی و خمیر بازی و.. گرفتم که حسابی تو خونه سرگرم شدی مخصوصا با خمیر بازی که حتما هم باید سی دی آموزشیش رو برات بزارم ببینی

این روزها بازی با تبلت هم یکی از سرگرمیات شده خیلی برام جالبه بدون اینکه بازی ها رو بهت یاد بدم خودت کشفشون میکنی و بعضی وقتا انگشت منو میگیری و میگی مامان باید اینطوری بازی کنیخجالت

احساس میکنم رفتارات و حرفات خیلی بزرگتر از سنته..همیشه یه جوابی واسه حرفام داری و این اخلاقت رو خیلی دوست دارم نفسممم

آخ وقتی کنارم میخوابی و بوسم میکنی و قوبون صدقم میری اون لحظه خوشبخت ترین آدم تو دنیام موهام رو ناز میکنی و میگی عزیز دلم..ناز خوشگلمخجالت یعنی ضعف میکنم و حسابی میچلونمت عشقمممم

رفتارات با چند وقت پیش خیلی فرق کرده لجبازیات کمتر شده ..فهمیده تر شدی ..مستقل شدی

دوست داری همه کارهات رو خودت انجام بدی..خودت تنهایی غذا میخوری ..لباسهات رو میپوشی ..کفشهات رو میپوشی

 

 

 

 

واست رنگ آمیزی گرفتم که یه عکس برگردونایی اول صفحه بود که باید میگشتی و عکسش رو پیدا میکردی و میچسبوندی به صفحه خودش اومدم دیدم اکثرش رو درست چسبونده بودی عاشقتم عروسکم

اینم چند تا از نقاشیات

اینم مثلا خودت روکشیدی و نی نیت رو

اون خطهای روی پیشونی هم ازت پرسیدم اینا چیه میگی پیشونیه سایان آخ شده

قربونت بشم که موهات رو فرفری کشیدی عزیزمیییی

 

اینم که منمخنده

اون خطی که دور سرمه مثلا موهامه

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)